اعتراضات به بی آبی ها در ایران وارد فاز جدیدی می‌شود

Google+ Pinterest LinkedIn Tumblr +

کشور ایران یکی از مناطق خشک و نیمه خشک جهان است و بحران آب هر روز خود را بیشتر و بیشتر بروز می‌دهد. صرف نظر از اینکه این بحران چه عامل های طبیعی و انسانی دارد هر روز شاهد اعتراضات در اقصا نقاط کشور هستیم. جامعه شناسان و صاحبنظران معتقدند که بحران‌های زیست محیطی و کمبود آب در آینده شاکله اصلی جریانات اجتماعی خواهند بود و حرکت های جدید اجتماعی را شکل خواهند داد.

اعتراضات یک دهه اخیر در ایران بیشتر از آنکه به سو مدیریت ها و ناکارآمدی سیستم سیاسی باشد رنگ و بوی آب داشت. از اعتراضات به خشک شدن دریاچه ارومیه در سال نود که کاملا مدنی بود و با ضرب و شتم، شکنجه و بازداشت بسیاری همراه بود تا اعتراض در اهواز و امروز نیز در اصفهان.

به سهم خویش فضای اعتراضی در اصفهان و برخورد منطقی پلیس با مردم در آنجا را به  فال  نیک میگیرم  و ابراز خرسندی می‌کنم ولی ذکر چندین حقیقت در مورد آن را لازم می‌دانم. آنچه که در حقیقت در اصفهان رخ می دهد جنگ بین انسان و طبیعت است. مهدی عبداللهی دبیر گروه اقتصاد روزنامه فرهیختگان در چاپ امروز (۳۰/۸/۱۴۰۰) مطلبی با عنوان «اصفهان بیست و پنجم در بارندگی، سوم در صنایع آب بر» به شرح حقایقی از عمده دلایل این اتفاقات پرداخته است.

۱. اصفهان رتبه اول در جذب سرمایه‌گذاری در صنعت

۲.  رتبه اول در مصرف انرژی

۳. رتبه سوم در استقرار واحد‌های فولادی و معدنی

۴. رتبه دوم دوم دریافت مجوزهای صنعتی از سال ۱۳۳۰ تا به امروز

۵. رتبه اول خوشه‌های صنعتی

۶. رتبه ششم در کشاورزی

۷. رتبه دوم در استقرار صنایع سنگین

جالب اینکه  همه ی این رتبه های اعطایی  از طرف حاکمیت در صورتی شکل می‌گیرد که اصفهان در رتبه ۲۷ از بین ۳۱ استان در میزان بارندگی را دارد. همه‌ی موارد مطروحه نیازمند انرژی‌های طبیعی من جمله آب هست که بتواند روند طبیعی توسعه را تکمیل کند. اصفهان بیشترین و بالاترین بارگذاری صنایع، سرمایه گذاری داخلی و خارجی را یدک می‌کشد.

میزان بارندگی سالانه این استان در  یک دوره بلند مدت پنجاه و دو ساله ۱۲۴ میلی‌متر است که این میزان حتی ۳۹ درصد از میانگین بارش کشور هم کمتر هست. بر حسب این آمار اصفهان در رتبه بیست و پنجم از ۳۱ استان قرار می‌گیرد. بارندگی این استان از یزد، سمنان، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، کرمان و قم بیشتر است.

با اندک دقت در پراکندگی واحد‌های معدنی و فولادی در کشور عمق فجایع هرچه بیشتر عیان می‌شود. شهرهای اصفهان، تهران، کرمان، یزد و خراسان رضوی به ترتیب در رتبه‌های اول تا پنجم این جدول قرار دارند.

سیستم  ناکارآمدی که گرفتار مرکزگرایی و فارس محوری شده است، حالا چنان بلایی بر سر طبیعت و انسان‌های ساکن در ایران آورده است  که زندگی همه را مختل و تهدید می‌کند.

سخن پایانی ام خطاب به ملت شریف آذربایجان، تمامی فعالین، دغدغه مندان، روشنفکران و نخبگان هست تهدید های حاصل از خشم طبیعت را جدی بگیریم. خشک شدن دریاچه ارومیه برابر با طوفان نمکی خواهد بود که آذربایجان را تبدیل به کویر شوره زاری خواهد کرد که نه تنها زیستن بلکه نفس کشیدن در آن نیز نیازمند دستگاههای تنفسی و تسویه هوا خواهد بود.

Paylaş.

Müəllif haqqında

حبیب نگهبان

Şərhlər bağlıdır.